۵/۰۹/۱۳۸۹

بدبخت ترین آدم روی زمین


خوش به حال او ، خوش به حال بدبخت ترین آدم روی زمین ، او با خیال راحت می تواند غر بزند .
اگر من از پادرد بنالم ، کسی هست که پا ندارد .
اگر از بی پولی شکایت کنم ، چه بسیار است بی پول تر از من
اگر به دلتنگی هایم گلایه کنم ، هستند کسانی که حتی کسی را ندارند که برایش دلتنگ شوند
اگر با درس و کار زیاد مشکلی دارم ، فردی را دیده ام که روزی 20 ساعت به سخت ترین کارها مشغول است
اگر آزاد نیستم که هر کاری بکنم ، می شناسم آن مرد زندانی را که بی هیچ گناهی باید تا ابد در حبس بماند و از هر زیبایی به دور باشد
آری ، خوش به حالش ، خوش به حال
بدبخت ترین آدم روی زمین ، ولی او کیست ؟ چه کسی او را دیده یا حتی نامش راشنیده ؟ مگر این بازی زندگی نیست ؟ همیشه کسی هست که بدبخت تر از تو باشد ، و او امید زندگی توست ، امید شروعی دوباره ، و مبارزه با مشکلات ، تا رسیدن به آن چه که دوستش داری .