۱۰/۱۶/۱۳۹۸

Rickdiculous life of us


به گمانم علاقه نسل ما به ریک اند مورتی نه به خاطر بیان مفاهیم عمیق هستی به زبان ساده، بلکه به سبب شباهت بی بدیل ما به کاراکترهای آن است. ما همه مورتی هایی هستیم که می کوشیم ساده و مظلومانه، فارغ از روال غالب اجتماع و اقتصاد و سیاست در جهان خیالی خود به سر بریم و معصوم بمانیم، هر چند خود خوب می دانیم که پلیدی درونمان به قدری قوی است که می تواند از درنده های کلان این دوره تندخوتر شود. خانواده های ما بث وار در تلاش درک ما، حفظ بنیان خانواده و نگهداری از ما در برابر خطرات پیرامون اند، اما به واقع جری وار، از درک و ارتباط با ما عاجز اند، و مبهوت از تغییرات سریع و غریب شرایط گاهی تردید دارند که شاید همان جهان خیالی ما به واقعیت نزدیک تر باشد تا روش های کلاسیک کنترل زندگی خودشان. ما همه سامرهایی داریم که همان دوستان و آشنایان ما اند. بر این باوریم که به قدر ما نمی فهمند و اغلب در فضای ساده تری سیر می کنند،آن ها قرار نیست مورتی باشند، بلکه به ما نشان می دهند مورتی بودن یعنی چه و تفاوت ما با عموم جامعه در چیست، اما نمی توانیم منکر شویم که گاهی همان ها تنها ناجی ما اند و در مواردی به غایت سنجیده تر از تمام تئوری های پیشرفته ما عمل می کنند. و اما مشکل اصلی ما گم کردن ریک منحصر به خودمان است. ریک هایی که آرمان ها، قهرمان ها، طرز فکرها و الگوهای ما هستند. هزاران ریک در اطراف ما در رفت و آمد اند، و ما در جستجوی آنی هستیم که پیروی اش انتخاب درست و نتیجه اش رستگاری و پیروزی، با کمی چاشنی قدرت باشد. اما اغلب به تور ریک هایی می خوریم که ما را در سیاره ای بین راهی فراموش می کنند یا حتی سرمان را به باد می دهند. ما شاید با جدال بث و جری کنار بیاییم، و سامرهایمان را دوستانه کنارمان حفظ کنیم، اما انتخاب بین تلاش برای یافتن ریک اصلی یا ادامه زندگی روزمره مان بزرگ ترین چالش روزگار ماست

هیچ نظری موجود نیست: